پارت هشتاد و هفتم

زمان ارسال : ۲۳۱ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 7 دقیقه

-اینقد نگو همراهم می‌اومدی. می‌تونستم من و نیومدم؟
-می‌خواستی، می‌شد!
-آره. با بیرون کشیدن کامل خودم از چیزی که تو ازش متنفر بودی.
-پس نگو همه‌اش تقصیر من بوده.
توی دلش گفت: " تو راست می‌گی. همه‌ی تقصیرا پای تو نیست. اما آدما اونی رو مقصر می‌بینن که رفتاری ظاهری کرده."
جای آن حرفا، چیز دیگری بیرون ریخت:
-حالا که به لطف شما از کار بیکارم کردن. بزن به جاده ببینم کجا رو


پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • آمینا

    00

    الیسای عزیز شوهرت بی توجه بود تو هم میشدی مثل اون سرد میشدی باهاش تابفهمه.ولی بد تنبیهی براش درنظر گرفتی اینجوری همه رو دشمن خودتو شوهرت کردی.

    ۸ ماه پیش
  • الهه محمدی | نویسنده رمان

    اینم روش الیسای کله‌شق. البته قصه پیامی داره برای زن‌های توی جامعه که از لحاظ برخی ورزش‌ها محدودیت دارن.

    ۷ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.